برخی مقاتل بدین مطلب که اهل حرم با صورتهای باز در بین دشمنان حرکت داده می شدند، تصریح دارد و در دیگر منابع تلویحاً بدین مطلب که اهل حرم مانند اسیران و کنیزان ترک و روم به اسارت برده اند اکتفا شده است: «و سبی أهلک کالعبید» و این إشعار بدین مطلب است که زنان اسیر ترک و روم را به خاطر فروختن با چهره های باز و نمایان به اسارت می برند.
به برخی از این مقاتل اشاره می کنیم:
1. ثم رحل بمن تخلف من عیال الحسین و حمل نسائه صلوات الله علیه علی أحلاس أقتاب الجمال بغیر وطاء و لاغطاء مکشفات الوجوه بین الأعداء و هنّ ودائع خیر الأنبیاء و ساقوهنّ کما یساق سبی الترک والروم فی أشدّ المصائب و الهموم[1]
سپس زنان حرم را بر شتران برهنه بدون پوشش با صورتهای باز در میان دشمنان سوار نمود، در حالیکه آنان امانت ها و ودایع بهترین انبیاء الهی بودند، ایشان را مانند اسیران ترک و روم با بدترین و سخت ترین مصیبت ها و غم و اندوهها به اسیری بردند.
2. در لهوف آمده است:
تسابق القوم علی نهب بیوت آل الرسول و قرة عین الزهراء البتول حتی جعلوا ینتزعون ملحفة المرأة عن ظهرها و خرج بنات الرسول و حریمة یتساعدن علی البکاء و یندبن لفراق الحماة و الاحیاء
مردم برای غارت خانه های فرزندان پیامبر و نور چشمان زهرای بتول از هم سبقت می گرفتند (ای وای که فقط امام زمان درک می کند) حتی چادری که زن به کمرش بسته بود را کشیده و می بردند در این حال دختران و زنان خاندان رسول خدا از خیمه ها بیرون شدند و همگی می گریستند و در فراق بزرگان و حامیان خویش نوحه سرائی می کردند.»[2]
بلافاصله حمید بن مسلم می گوید:
«زنی از بنی بکر که با شوهرش در لشکر عمر بن سعد بود، وقتی دید لشکریان به خیمه های حسین علیه السّلام حمله برده و به غارت بانوان حرم پرداخته اند، دگرگون شد. شمشیری برداشت و به سوی خیمه های نیم سوخته روان گردید و فریاد زد: ای طائفه بکر بن وائل! آیا دختران پیامبر را غارت می کنند و شما تماشا می کنید؟ جز خدا کسی حق فرمانروایی ندارد، کجایند خونخواهان رسول خدا؟ شوهرش بدو نزدیک شد، و او را به خیمه گاهش بازگرداند.»[3]
زنان دشمن که در هیچ یک از مصائب کربلا به رحم نیامدند، حتی در قتل حضرت علی اصغر؛ مگر هنگام حمله به خیام اهل حرم چه دیدند که علیه شوهران خود شمشیر کشیدند؟
3. هنگامی که اسرای آل محمد صلی الله علیه وآله وسلّم را وارد کوفه کردند، و مردم به تماشا ایستاده بودند، زنی از اهل کوفه از بالای بام به آنان گفت: شما از کدام اسیرانید؟ گفتند: ما اسیران آل محمدیم. زن از بام خانه فرود آمد و هرچه چادر و پیراهن و مقنعه داشت، جمع نمود و به آنان داد که خود را بپوشانند.[4]
4. همچنین روایت شده است که: «فما رأیت منظراً من نسوة قط أحسن منهن»[5] از آن اسیران زیباروتر و احسن وجه تر دیده نشده بود.
5. در دیگر مقاتل وارد شده است که:
پس از آنکه کفار کوفه و شام سلطان دین و آخرت را شهید کردند و از غارت کردن لباس و اسلحه آن حضرت فارغ شدند سواره و پیاده به خیام هجوم آوردند و به غارت کردن البسه و چادرها و اثاث البت و مراکب و سایر آلات و اسباب پرداختند... پس از آن تعدی به لباس زنها گشودند و در اندک زمانی چه بسا دخترها که بی گوشواره و خلخال شدند و چه بسیار بانوان که بی معجر و بدون چادر گشتند. [6]
6. به نقلی دیگر در مجالس زانيان فرزند زانیان، ابن زیاد و یزید «مکشوفات الوجوه والرؤس»[7] وارد شدند؟! و چنین در بازارهای شام و کوفه گردانده می شدند.
7. همچنین سیدبن طاووس نقل می کند که: مخفز، اهل البیت علیهم السلام را مانندکفار، یتصفح وجوههن أهل الأقطار[8]، یعنی با صورتهای باز در معرض دید مردم هر شهر و دیار به سوی شام حرکت می داد.
8. این نقل در بسیاری از مقاتل ذکر شده است:
فوالله لقد کنت أری المرأة من نسائه و بناته و اهله تنازع ثوبها و عن ظهرها حتی تغلب علیه فتذهب به عنها[9]
به خدا قسم من دیدم زن با یا دختری را که می خواستند غارت کنند او بر سر لباس خود نزاع می کرد و عاقبت مغلوب شد و لباس او را بردند.
9. «دخلت زینب علی ابن زیاد و هی تستر وجهها بکمها»[10]
«زینب وارد بر مجلس ابن زیاد شد در حالیکه آستین خود راحجاب صورت خویش فرموده بود.»
برخی این فعل حضرت زینب سلام الله علیها را نشانگر نفرت حضرت نسبت به ابن زیاد تفسیر نموده اند. اما روایات و نقل های تاریخی مبنی بر نامناسب بودن حجاب اهل حرم در حد قابل قبول است. به هر ترتیب آنچه که مسلم است اینکه مخدرات حرم، پوشش مناسب و شایستۀ اهل حرم سیدالشهداء علیه السلام را نداشتند:
10. «و سیر حرم رسول الله من العراق إلی الشام علی الأقتاب مکشوفات الوجوه بین الأعداء و بین اهل الإرتیاب»[11]
«و سیر داد حرم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم را از عراق به سوی شام بر چوب ها، در حالیکه صورتهایشان باز در بین دشمنان و بین اهل شک بودند.»
11. صاحب بیت الاحزان می گوید:
اول بانوئی که کفار کوفه و شام غارت کردند علیا مخدره جناب حضرت زینب خاتون بود که چادر از سر او کشیدند... [12]
12. در خطبه حضرت زینب سلام الله علیها تصریح بدین مطلب شده است، آن هنگام که خطاب به یزید می فرمایند:
أمن العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و اماءک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن تحدوبهن الاعداءأ من بلد إلی بلد و یستشرفهن اهل المنایا و المناقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الدنی والشریف لیس معهن من رجالهن ولی و لا من حماتهن حمی؟!
ای پسر آن مردی که جد من اسیرشان کرد پس از آن آزاد فرمود، از خدل است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده نشینی و دختران رسول را اسیر بدین سوی و آن سوی کشانی پرده حرمت آنها بدری روی آنان را بگشائی، دشمنان آنها را از شهری به شهری برند و بومی و غریب چشم بدانها دوزند و نزدیک و دور و ضیع و شریف چهره آنها را می نگرند؟! از مردان آنها نه پرستاری مانده نه یاوری نه نگهدارنده ای و نه مددکاری.
معجرها و حجابهایی از نور
مصیبت به غارت بردن چادر و روبند نساء طاهرات و مخدرات حرم؛ هر چند برای قلب و جان شیعه بسی سنگین است ولی مراقب باشیم که منکر روایات و نقلهای تاریخی نشویم که تصریحا یا تلویحا به این مطلب پرداخته اند و از این رهگذر منکر ظلم ظالمین به اهل البیت علیهم السلام شویم. دشمنان اهل البیت از هیچ ظلمی دریغ نکردند چنانکه امام سجاد علیه السلام فرمودند:
«والله لَو أنّ النّبیَّ تَقَدم إلیهم فِی قِتالِنا کَمَا تََقَدم إلَیهِم فِی الوِصایةِ بِنا لَمازادوا عَلَی مَا فَعَلوا بِنا»[13]
«به خدا سوگند! اگر رسول خدا به جای سفارشاتی که در حق ما فرمودند، فرمان جنگ با ما می دادند، بیش از این مقدار که به ما ظلم و ستم کردند، نمی توانستند ظلم کنند.»
اما یک نکته بسیار مهم می ماند و آن اینکه درست است که چادر و روبند از سر بانوان حرم کشیدند اما این به معنای دیده شدن نساء طاهرات نیست بلکه این مخدرات با پوششی از نور پوشانیده می شدند. ایشان از چنان هیبت و نور الهی برخوردارند که کسی نمی تواند نگاه به صورت ایشان اندازد و نگاه کردن به صورت ایشان مانند آن است که کسی نگاه به خورشید اندازد و چه زیبا سرود آن شاعر که:
و مدابرزوها جهره من خدورها عــــشیه لآحام یذود و یکنف
توارت بخدر من جلاله قدرها بهیــــبه انوار الالــه یسجف
چون آنها را از پرده بیرون کشیدند در آن شبی که حمایت کننده ای نبود تا دشمن را براند و آنان را در زینهار خود حفظ کند. از آن هنگام در پرده از جلالت قدر و بزرگی مستور شدند و هیبت نور الهی، پوشش آنها گشت.[14]
حتی امام زمان نیز به این مطلب اشاره فرموده اند:
شیخ هادی کاشف الغطاء می گوید:
یک شب ورود اسراء به مجلس یزید را به شعر می گفتم که حرم نبوت نه تنها هیچ چیزی نداشتند تا صورت هایشان را بپوشانند بلکه چون دست هایشان بسته بود، نمی توانستند حتی با دست جلوی صورت هایشان را بگیرند. بعد از این ابیات بسیار گریستم و فردا صبح دیدم که یک بیت به ابیات من افزوده شده است و دانستم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه آن را اضافه فرموده اند:
و هـی باستار من الانوارین تحجبها عن أعین النظارین
خداوند پرده هایی از نور، خلق نمود و به وسیلۀ آن حرم رسول خدا از دیده های نظاره کنندگان محجوب بودند.
1. ملهوف:160.
۲. ملهوف:130.
۳. الملهوف:130؛ بحارالأنوار: 45/57.
۴. ملهوف: 162، نفس المهموم: 351؛ . مثیر الاحزان: 85؛ بحارالانوار: 45/108؛ معال السبطین: 2/98-99.
۵. مثیر الأحزان: 83.
۶. از مدینه تا مدینه: ص751.
۷. ملا آغا شیروانی (فاضل دربندی)، اکسیر العبادات فی أسرارالشّهادات: 3/261.
۸. ملهوف:190.
۹. از مدینه تا مدینه: ص752.
۱۰. خصائص الزینبیّة: 156.
۱۱. بحارالانوار: 38/191.
۱۲. از مدینه تا مدینه: ص752.
۱۳. الملهوف:200؛ بحارالأنوار: 45/147.
۱۴. دمع السجوم:391.