بسم الله الرحمن الرحیم
اعتراف به صحت حدیث غدیر
ترمذی از أبو طفیل
بسم الله الرحمن الرحیم
فاطمه سلام الله از زبان اهل سنت:
محمد بن یزید بن عبدالأکبر بغدادى (210- 285) ادیب و نویسنده معروف اهل سنت- که آثار گرانسنگى از او به یادگار مانده است- در کتاب «الکامل» خود، داستان آرزوهاى خلیفه ى اول را به نقل از عبدالرحمان بن عوف آورده و یادآور مىشود:
«وددت أنی لم أکن کشفت عن بیت فاطمة و ترکته ولو أغلق على الحرب
«آرزو مىکردم اى کاش بیت فاطمه را هتک حرمت نمىکردم و آن را رها مىنمودم هر چند براى جنگ بسته شده باشد».
----------------------------------------------------------------------------
ابوالفرج مسعودى (متوفاى 345) در مروجالذهب مىنویسد: ابوبکر در حال احتضار چنین گفت:
من سه چیز انجام دادم و آرزو داشتم که کاش آنها را انجام نمىدادم، یکى از آن سه چیز این بود که:
«فوددت انّی لم أکن فتشت بیت فاطمة و ذکر فی ذلک کلاماً کثیراً». « آرزو مىکردم کاش حرمت خانهى زهرا را زیر پا نمىنهادم و در این مورد سخن زیادى گفت ».
بسم الله الرحمن الرحیم
تعدادی دیگر از راویان حدیث غدیر در منابع معتبر اهل سنت:
عبد الله بن ابى اوفى علقمه اسلمى "در سال 86 و 87 درگذشته" حافظ ابن عقده در " حدیث الولایه " حدیث غدیر را از او با ذکر سند روایت نموده.
- ابو عبد الرحمن عبد الله بن عمر بن خطاب عدوى "در سال 72 و 73 در گذشته" حافظ هیثمى در جلد 9 " مجمع الزواید " ص 106 از طریق طبرانى با ذکر سند از عبد الله بن عمر روایت نموده که گفت : رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود : هر کس من مولاى او هستم على علیه السلام مولاى او است. بار خدایا دوست دار آنکه را که او را دوست دارد و شمن دار آنکه را که او را دشمن دارد، و حافظ ابن ابى شیبه در سنن خود روایت او را با ذکر سند آورده و وصابى شافعى در " الاکتفاء " از او روایت مزبور را نقل نموده و سیوطى ر در جمع الجوامع " و در " تاریخ الخلفاء " ص 114 نقل از طبرانى آنرا روایت نموده و متقى هندى در جلد 6 کتاب " کنز العمال " ص 154 بطریق طبرانى در " المعجم الکبیر " آنرا ذکر نموده و بدخشانى نیز بهمین طریق در " نزل الابرار " ص 20 و در " مفتاح النجا " روایت نموده و خطیب خوارزمى در فصل چهارم از مقتلش و همچنین جزرى در " اسنى المطالب " ص 4 نامبرده را از جمله راویان حدیث غدیر از صحابه بشمار آورده اند.
- ابو عبد الرحمن عبد الله بن مسعود هذلى "در سال 32 و 33 در گذشته و در بقیع مدفون است" حافظ ابن مردویه باسنادش نزول آیه تبلیغ را درباره على علیه السلام در روز غدیر با ذکر سند از او روایت نموده و سیوطى در جلد " الدر المنثور " ص 298 و قاضى شوکانى در جلد 2 تفسیرش ص 57 و آلوسى بغدادى از سیوطى از ابن مردویه در جلد 2 " روح المعانى " ص 348 آنرا از او روایت نموده اند و خوارزمى و شمس الدین جزرى " اسنى المطالب " ص 4 او را از جمله راویان حدیث غدیر از صحابه بشمار آورده اند.
- عبد الله بن یامیل حافظ ابن عقده در کتاب " المفرد فى الحدیث " بسندى که منتهى بابراهیم بن محمد نموده از جعفر بن محمد از پدرش و ایمن بن نابل بن عبد الله بن یامیل با ذکر سند از او روایت نموده که گفت : شنیدم رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرمود : هر کس من مولاى اویم پس على علیه السلام مولاى او است.. تا آخر حدیث مزبور، ابن اثیر در جلد 3 " اسد الغابه " ص 274 بطریق حافظ ابو موسى مدینى و ابن حجر در جلد 2 " الاصابه " صفحه 382 از طریق حافظ ابن عقده و حافظ ابو موسى - و قندوزى حنفى در ینابیع ص 34 آنرا از او روایت نموده اند.
- عثمان بن عفان "در سال 35 درگذشته" حافظ ابن عقده در " حدیث الولایه " باسناد خود و منصور رازى در " کتاب الغدیر " با ذکر سند از او روایت نموده اند و او یکى از عشیره مبشره است که ابن المغازلى بطرق خود آنها را از جمله یکصد تن راویان حدیث غدیر بشمار آورده است.
منبع: الغدیر
بسم الله الرحمن الرحیم
ائمه دوازده نفرند و
نهمین فرزند امام حسین علیه السلام مهدی و قائم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین
هستند .منتخب الأثر ص124 . در پنجاه روایت به اسماء ائمه اشاره شده است . در منابع
شیعه و سنی . به ویژه در حدیث لوح که فرمود : اولین خلیفۀ من علی ، بعد از او امام
حسن ، بعد از امام حسین ، امام زین العابدین ، امام باقر ، امام صادق ... تا حضرت
ولی عصر علیهم السلام درمجموع 342 روایت
دارای چنین مضمونی است: ائمه بعد از من دوازده نفرند و آخرین آنها مهدی است . در 148
روایت به این صورت اشاره شده است: ان المهدی ، التاسع من ولد الحسین .مهدی ، نهمین
فرزند امام حسین علیه السلام است .در99 روایت پیامبر اکرم می فرماید : مهدی ششمین
فرزند امام صادق علیه السلام است .در98 روایت می فرماید :پنجمین فرزند امام کاظم
علیه السلام است . در95 روایت آمده: چهارمین فرزند امام رضا علیه السلام است .در90
روایت آمده: سومین فرزند امام جواد علیه السلام است .در90 روایت به حضرت مهدی(عج)
دومین فرزند امام هادی علیه السلام است .در146 روایت آمده : حضرت مهدی فرزند امام
عسکری علیه السلام است .در136 روایت دوازدهمین امام و خاتم ائمه حضرت مهدی سلام
الله علیه نامیده شده است .در مجموع این روایات 902 روایت است که در آن روایات
اشاره شده که حضرت مهدی سلام الله ، فرزند امام عسکری ، فرزند امام هادی ، و ...
است .برخیاز طرفدارانحکومت عباسینیز با جعلاحادیثیکوشیدهاند چنینوانمود کنند کهمهدیاز نسلعباساست. تاریخبغداد، ۱/۶۳؛ تاریخدمشق، ۴/۱۷۸ – ۱۷۹؛ مجمعالزوائد ۵/۱۸۷؛ تهذیبتاریخدمشق۷/۲۳۶؛ میزانالاعتدال۱/۸۹؛ الفتن، ابنحماد، ص۱۱۰؛ مستدرکحاکم، ۴/۵۱۴، بیهقی، دلائلالنبوه، ۶/۵۱۳٫
بسیاری از علمای اهل سنت سالولادتحضرتمهدی(ع) ازاهلسنت۲۵۵ هجری دانستهاند. مانند: مسعودی در،مروجالذهب، ۴/۱۹۹٫- ابناثیر
درالکاملفیالتاریخ، ۷/۲۷۴٫- ابنعربی در الیواقیتو الجواهر، ۲/۱۴۳٫- سبطابنجوزیحنفی در تذکره الخواص، ص۳۲۵٫- صلاحالدینصفدی درالوافیبالوفیات، ۲/۳۳۶٫- ابنصباغمالکی درالفصولالمهمه، ص۲۸۸٫- ابنطولوندمشقی در الائمه الاثنا عشر، ص۱۱۷٫-
ابنحجر مکی درالصواعقالمحرقه، صص۲۰۷ و ۲۰۸٫- ابنعماد حنبلی در شذراتالذهب، ۲/۱۴۱٫
- محمد امینبغدادی در سبائکالذهب، ص۳۴۶٫
جالبتر اینکه در91 روایت اشاره شده که : ان له غیبة طویلة الی أن یأذن الله تعالی بالخروج .در313 روایت به عمر طولانی حضرت اشاره شده است .منتخب الأثرص349 در14 روایت به ولادت مخفی امام زمان سلام الله علیه اشاره شده است . دربارۀ کسانی که در زمان امام حسن عسکری حضرت مهدی را دیدهاند 118 روایت داریم. همچنین در زمان غیبت صغری فراوان افراد متعدد حضرت را دیدهاند و معجزات و کراماتی از امام زمان سلام الله علیه مشاهده کردهاند .در کدام یک از موضوعات اسلامی از توحید گرفته تا معاد این همه انبوه روایات سراغ دارید ؟
منبع: سنت
بسم الله الرحمن الرحیم
سجدۀ رسول خدا بر زمین :
شیعه و سنی اتفاق دارند که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بر زمین سجده میکرده و میفرموده است :
أعطیت خمسا لم یعطهن أحد قبلی ... وجعلت لی الأرض مسجدا وطهورا .
صحیح البخاری ، البخاری ، ج 1 ، ص 86 .
مسروق ، هر وقت که به مسافرتی میرفت ، مقداری از خاک با خود بر میداشت تا در کشتی بر آن سجده کند .
منبع: سنت
بسم الله الرحمن الرحیم
ثقلین و غدیر در کنار هم از لسان پیامبر
بسم الله الرحمن الرحیم
در پایگاه پژوهشی تخصصی وهابیت شناسی در خصوص رد افکار و اعمال وهابیون توسط اهل سنت مطالب قابل تأملی آمده که به اطلاع شما می رسانیم:
با ظهور محمد بنعبدالوهاب (1115ـ1206) در عربستان و قتل و غارت مسلمانان به اسم توحید و شرک، علمای منطقه نجد و احساء از اولین کسانی بودند که به نقد افکار و اعمال محمد بنعبدالوهاب و آلسعود پرداختند و جنایات آنان را غیرشرعی و مخالف اسلام معرفی کردند. یکی از این عالمان اهلسنّت، شیخ محمد بنفیروز حنبلی احسائی (م1142ـ1216ق) است که نزد شیخ محمد حیات سندی، شیخ عبدالله بنعبداللطیف انصاری احسایی و علامه محمد بنعبدالرحمن بنعفالق احسایی شاگردی کرد و خود به درجه افتا و تألیف رسید و شاگردان فراوانی تربیت کرد. وی از معاصران و مخالفان جدی محمد بنعبدالوهاب بود؛ به نحوی که محمد بنعبدالوهاب صراحتاً ایشان را تکفیر کرد و آلسعود نیز به اذیت و آزار ایشان پرداخت، اما وی از بیان حق باز نایستاد و اشتباهات محمد بنعبدالوهاب را در تألیف و تبلیغ گوشزد کرد. همین مسئله باعث شد که آلسعود به احساء لشکرکشی کند و در پی قتل وی برآید، اما ابنفیروز مطلع شد و به بصره رفت و به تبلیغ و نقد وهابیت پرداخت و به تدریس صحیح بخاری مبادرت ورزید. محمد بنفیروز بعد از عمری تدریس و تحقیق در سال 1216ق در 75 سالگی از دنیا رفت و برای خاکسپاری به شهر خودش (شهر زبیر) برده شد و در آن شهر مدفون گردید. عنوان اصلی رساله الردّ علی مذهب ابنعبدالوهاب عامله الله بما یستحق است که با عنوان الرّد علی مَن کفّر اهل الریاض و اهله منتشر شده است. ایشان کتاب دیگری با نام الرسالة المرضیة فی الردّ علی الوهابیة در ردّ وهابیت دارد که این کتاب نیز به چاپ رسیده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
وهابیت مدعی ست که مردگان مفید بر فایده نیستند و این در حالی ست که در صحاح و مسانید اهل سنت آمده که رسول خدا صل الله علیه و اله فرمود:
« حیاتی خیر لکم و مماتی خیر لکم؛ یعنی حیات من برای شما یکپارچه خیر است و ممات من برای شما یکپارچه خیر است». (مستدرک حاکم، ج 2 ص 421 . شرح السنه بغوی ج 3 ص 197. سنن دارمی ج 2 ص 317)
همچنین در سنن دارمی آمده است وقتی به عایشه مراجعه می شد و از گرفتاری ها گله می کردند به قبر پیامبر اساره می کرد و می گفت به صاحب این قبر توسل کنید. ( سنن دارمی جلد 1 ص 43)
حالا باید از وهابی ها پرسید برای این دو سند که از کتب معتبر خود شماست چه جواب یا توجیهی دارید؟