اهل تشیع و اهل سنت

شناخت امامان معصوم علیهم السلام و تشیع

اهل تشیع و اهل سنت

شناخت امامان معصوم علیهم السلام و تشیع

ورود به بهشت

بسم الله الرحمن الرحیم


پیامبر خدا صل الله علیه و آله فرمودند:

یا علی!  هرگاه کسی از بندگان خدا به اندازه عمر نوح، که در میان قومش قیام کرد (نهصد و پنجاه سال ) به عبادت خدا پردازد و به مقدار کوه احد طلا داشته باشد و آن را در راه خدا انفاق کند و بر فرض، عمرش آن قدر طولانی گردد که بتواند هزار بار بیت خدا را با پای پیاده زیارت کند، سپس در میان صفا و مروه، به ناحق کشته شود، چنانچه ولایت تو را قبول نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نرسیده و داخل آن نمی گردد.

مناقب خوارزمی ص 28  - بحارالانوار ج 27 ص 194 ح 53

صعب و مستصعب

بسم الله الرحمن الرحیم


امام صادق علیه السلام:

حدیث ما صعب و مستصعب است ، تحمل آن را ندارد جز سینه های نورانی یا دلهای سالم با اخلاق نیکو (تزکیه شده).


کافی ج 2 ص 255

سرشک دیدگان رسول خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

در صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابی داود و سنن نسائی روایت کنند:
دختر پیامبر صل الله علیه و اله برای آن حضرت پیام داد: نزد ما بیا که ، پسری از من جانسپار است.
پیامبر برخاست و همراه با سعدبن عباده و مردانی از اصحاب خویش به دیدار آنها آمدند.  کودک را که در حال نفس زدن و جان دادن بود نزد آن حضرت آوردند.  سرشک دیدگان پیامبر صل الله علیه و اله به جوشش آمد. سعد گفت:  ای رسول خدا!  چه می بینم؟! 
فرمود:  این رحمت و عطوفتی است که خداوند در دلهای بندگانش قرار داده است، و خداوند تنها بندگان رحیم و مهربان خود را مورد رحمت و بخشایش قرار می دهد.

منبابع:
بر گستره کتاب و سنت به نقل از صحیح بخاری، کتاب الجنائز، باب قول النبی صلا لله علیه و اله  -  کتاب المرضی، باب: عبادة الصبیان ج 4 ص 3 و 191. - صحیح مسلم، کتاب الجنائز، باب: البکاء علی المیت ج2 ص636 حدیث 11. - مسند احمد ج 5 ص204 و 207

مناظره زیارت - 9

بسم الله الرحمن الرحیم


ادامه از قبل...

دکتر عبدالصمد [شافعی]:

مفتی ما جناب محمد بن ادریس شافعی می گوید: زیارت قبور اشکالی ندارد. زیرا پیامبر بعد از نهی ، آن را مجاز کرد (کتاب الام، شافعی ، ج 1 ، ص 317).

ما می بینیم ابن تیمیه در برابر سخن پیامبر فتوا داده و آنرا حرام کرده و محمد بن عبدالوهاب هم حرف او را ادامه داده است. ابن تیمیه بدون تحقیق این روایت را دروغ و مجعول شمرده است.


سلف امیه [وهابی]:

چه خبر است! دور برداشته اید، تندتند حدیث می خوانید! خودتان را به بزرگان شبیه می کنید در حالی که آنها صاحب فتوا هستند. آنها هرچه گفتند باید چشم بسته قبول کرد، چون سخن پیامبر را آنها می فهمند. جناب محمد بن عبدالوهاب گفته است فقط برای مردان زیارت قبر پیامبر و عمر و ابوبکر مستحب است، ولی سفر به قصد زیارت را جایز نفرموده است. من اینگونه ایمان توحیدی و قاطع را ارزشمندتر از این می دانم که با سخن یک رافضی یا یک شافعی و حنفی ضعیف الایمان متزلزل سازم.


کاتب عثمان [حنفی]:

جناب سلف امیه چرا توهین می کنی؟ کمی منطقی باشید! من نمی دانم در این میان چه کنیم. یا باید تمام آیاتی را که دعوت به تفکر و تعقل می کند تعطیل کنیم و به فتواهای دربسته بچسبیم و یا باید هرچه فتواست و خلاف قرآن و سنت است پشت سر اندازیم.

زیارت قبور، احترام گذاشتن به اولیاست . این قرآن است که به پیامبر می گوید:  « ولا تقم علی قبره: تو بر سر قبر این منافق (عبدالله بن ابی) نایسد- توبه /89- ».  از این آیه معلوم می شود ، حاضر شدن بر سر قبر کسی احترام گذاشتن به اوست پس بر سر قبر مومنین و اولیاء حاضر شدن احترام گذاشتن به آنهاست.


علی عبدالله [شیعه اثنی عشری]:

جناب کاتب عثمان طه ، شما مطلب ظریفی را از آیه کریمه استخراج کردید ولی به هر حال شما باید بیش از این صبر و تحمل به خرج دهید. خدای تعالی در سوره تکاثر می فرماید: الهیکم التکاثر - حتی زرتم المقابر: افزون طلبی و به رخ هم کشیدن ثروت شما را سرگرم کرده تا جائی که به زیارت قبرستانها رفتید، باز صحبت دنیا می کنید.

قرآن کریم در اینجا قبرستان را محل عبرت گیری و یادکرد قیامت معرفی کرده است و پیامبر صل الله علیه و اله وسلم شاید با توجه به این آیه فرمودند: در مسجد صحبت دنیا نکنید.  در این آیه مراد از زیارت قبور، قبور اولیاء نیست، بلکه مقابر عمومی مردم است که خود آن مایه عبرت پند گیری تلقی شده است. از اینجا پی می بریم که مقابر اولیاء بیش از اینها بار معنوی و مذکر دارد.

من یک بار با یکی از افراد مفتی زده درباره موضوعی بحث کردم که برای جمود فکری نمونه ای کامل بود. او می گفت در برابر فتواهای جناب محمد بن عبدالوهاب و شیخ الاسلام ابن تیمیه هیچ چیز قرار نمی گیرد و اگر آیاتی هم مخالف آن باشد ، باید توجیه و تأویل شود. پس وقتی محمدبن عبدالوهاب فتوا داد که زیارت قبور اولیاء حرام و شرک است باید پذیرفت و باید آنها تخریب شوند، تمام موانع را هم باید برداشت زیرا ایشان فرموده است تمام روایاتی که از پیامبر درباره زیارت نقل شده همه اش باطل و دروغ است و بقیه علمای اسلام اشتباه کرده اند.

من به او گفتم : شما این آیه « لنتخذن علیهم مسجدا - کهف/21 - » را چه می کنید که موحدان مسیحی بر مزار اصحاب کهف مسجدی ساختند؟ سخن مرا قطع کرد و گفت: شما اول فتوای این دو بزرگوار را نقل کنید و سپس آیه را مطرح کنید.  من دیدم ظاهراً او می خواهد آیه و روایات را فرع بر فتواها بگیرد، لذا بحث با او را رها کردم .

اینک من همین آیه را با شما در میان می گذارم:

اصحاب کهف بعد از بیدار شدن و ملاقات با مردم که احیای مردگان و معاد را اثبات می کرد، از خدا خواستند که آنها را بسوی خود ببرد، و لذا قبض روح شدند .

وقتی آنان به خاک سپرده شدند، مومنان و موحدان مسیحی گفتند: ما برای یادواره فداکاریهای توحیدی آنها بر مزارشان مسجدی می سازیم تا این عبادتگاه یادگار قیام توحیدی آنها و یادآور حیات پس از مرگ باشد و حماسه آنان همچنان زنده بماند. قرآن کریم این ماجرا را چنین نقل می کند که مردم درباره آنان دو دسته شدند:

« فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم؛ یک دسته گفتند: بر مزار آنها بنائی تأسیس کنید ، البته پروردگارشان بحال آنها آگاه تر است» ؛ یعنی کار آنها به خودشان و خدایشان مربوط است نه به ما.  اما دسته دوم که بر کار توحیدی و اوضاع و احوال آنها آگاهی یافتند « قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا - کهف / 21 - ».  پیشنهاد دادند که بر مزار آنان مسجدی بنا شود که بدین وسیله آنها نمادی برای بندگی خدا باشند و در تقویت ایمان بندگان موثر باشند، یعنی استفاده توحیدی از رونق بخشیدن به قبور آنها.

بدین صورت قرآن القا می کند که عبادت در کنار قبور اولیاء و ساختن مسجد در آنجا یادآور جهاد توحیدی و دینی آنهاست و موجب پیروی از آنها می گردد.

مومنان مسیحی در کنار آرامگاه آنان مسجدی ساختند تا از اولیاء الهی قدردانی و الگوگیری کنند. به همین دلیل پیامبران و اولیائی که قبورشان متروک مانده، تاریخ فعالیتهای شان نیز فراموش گردیده است و معلوم است که عبادت در این قبیل مشاهد مقدسه ، بندگی کردن برای خداست نه برای اولیاء.

در آیه دیگر فرمود: « و لو انهم اذظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروالله... اگر آنها وقتی که مرتکب گناه می شوند، استغفار کنان نزد تو بیایند که تو هم برایشان از خدا طلب مغفرت کنی، خدا قطعاً آنها را می بخشد- نساء/64 -» .

این آیه به زیارت قبر پیامبر دعوت می کند. زیرا بعد از وقات او ، معنی آمدن به نزد او، همانا قصد زیارت کردن او و بار سفر بستن به مدینه است. حالا این دایه های مهربان تر از مادر ، آنرا بدعت معرفی می کنند.


ادامه دارد...

حق با کیست ج 2 ص 51 - 48

شیعه؟ - 100 اثر سودمند

بسم الله الرحمن الرحیم


رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند:

ای سلمان! هر کس دخترم فاطمه علیها سلام را دوست بدارد، او در بهشت با من خواهد بود و چنانچه کسی او را به خشم آورد، جایگاهش آتش است.

یا سلمان! محبت فاطمه علیها سلام در صد جا اثر سودمند خواهد داشت، از آن جمله: 

در حال مرگ و عالم قبر و میزان و محشر و صراط و در پای حساب اعمال...

فرائد سمطین ج 2 ص 67 ش 391



بسم الله الرحمن الرحیم

رسول الله صل الله علیه و آله:

اگر کسی خدا ا در میان « صفا و مروه » هزار سال و سپس هزار سال و آنگاه هزار سال عبادت کند، تا همچون مشک کهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد، خداوند او را به صورت در آتش می افکند...

مجمع البیان ج 9 ص 29 - 28

بسم الله الرحمن الرحیم

امام باقر علیه السلام:

رسول خدا صل الله علیه و آله حرفی را از خدای تبارک و تعالی نیاموخت مگر اینکه آنرا به علی علیه السلام یاد داد و سپس به ما رسید.

کافی ج 1 ص 391