بسم الله الرحمن الرحیم
ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم
الرحمن ودا. "سوره مریم آیه 96" ترجمه: آنان که ایمان آوردند وکردارى شایسته
انجام دادند بزودى پروردگار بر ایشان دوستى و محبت
قرار خواهد داد. ابو اسحق ثعلبى باسنادش از برا بن عازب روایت
کرده که گوید: رسول خدا بعلى بن ابیطالب فرمود:
اى على بگو اللهم اجعل لى عندک عهدا واجعل لى
فى صدور المومنین موده. خداوندا براى من در پیشگاه خودت عهدى قرار ده و
در دلهاى مومنین دوستى و محبتى براى من جایگزین
فرما. بعد که على مرتضى این دعا را خواند. این آیه
نازل شد: ان الذین آمنوا... این روایت را نیز عده
زیادى از دانشمندان اسلامى نقل کرده اند از جمله:
1- ابوالمظفر سبط ابن جوزى حنفى در " تذکره " ص 1. این روایت را نقل کرده و گوید روایت شده از ابن عباس که: این دوستى را خداوند براى على در دلهاى مومنین قرار داده است2.- در جلد نهم مجمع الزواید ص 125 از ابن عباس روایت کند که وى گوید: در باره على بن ابیطالب "ع" این آیه نازل شد:
ان الذین آمنوا و آنگاه گوید: یعنى محبتى در دلهاى
مومنین "این قسمت در چاپ دوم زیاد شده است".
3- خطیب خوارزمى در " مناقب " ص 188 حدیث ابن
عباس را روایت کرده و بعد از آن با اسنادى که ذکر
کرده از قول على بن ابیطالب نقل کند که آنحضرت
فرمود: مردى بمن رسید و گفت اى على من تو را بخاطر
خدا دوست دارم. من بخدمت پیامبر آمدم و گفتم یا
رسول الله مردى بمن این چنین گفت حضرت فرمود: اى
على شاید تو در باره او کار خوبى انجام داده اى
گفتم: یا رسول الله من هیچ خدمتى باو نکرده ام.
پیامبر فرمود: سپاس پروردگارا که دلهاى مومنین
را شیفته محبت و دوستى تو نمود. در این هنگام این آیه نازل شد: ان الذین آمنوا
و عملوا الصالحات... 4- صدر الحفاظ گنجى در الکفایه ص 121 نیز این
روایت را آورده است. 5--محب الدین طبرى در " ریاض " ص 2.7 در باره
این آیه از طریق حافظ سلفى از ابن حنفیه نقل کند
که او گفت: مومنى نبود مگر اینکه دوستى على و
خاندانش را در دل داشت. 6- حموئى در " فرائد " در باب چهاردهم از طریق
واحدى با دو سند از ابن عباس نقل کرده است. 7- سیوطى در در المنثور جلد چهارم ص 287 از
طریق حافظ ابن مردویه و دیلمى از برا و از طریق
طبرانى و ابن مردویه از ابن عباس روایت کرده است.
8- قسطلانى در " المواهب " جلد هفتم ص 14 از
طریق نقاش. 9 - شبلنجى در " نور الابصار " ص 112
از نقاش و آنچه که قبلا از ابن حنفیه نقل کردیم او
نیز متذکر شده است. 1.- حضرمى در " رشفه الصادى " ص 25.
منبع: الغدیر ، ج 3