اهل تشیع و اهل سنت

شناخت امامان معصوم علیهم السلام و تشیع

اهل تشیع و اهل سنت

شناخت امامان معصوم علیهم السلام و تشیع

حدیث برادری


بسم الله الرحمن الرحیم

جمله:

" الست اخاه فى الهدى و وصیه ".

اشاره به حدیث برادرى على "ع" با پیامبر "ص" و حدیث وصایت حضرت است و این دو حدیث به حدى مشهور و متواتر است که اهل تحقیق، در اغلب مسانید حفاظ و بزرگان مى توانند بیایند.

و جمله: " و اعلم فهر بالکتاب و بالسنن".

اشاره به روایاتى است که در باره علم على "ع" به کتاب و سنت وارد شده است.

حفاظ از پیامبر خدا "ص" در حدیثى که خطاب به فاطمه است نقل کنند که:

زوجتک خیر اهلى اعلمهم علما و افضلهم حلما و اولهم اسلاما.

"من تو را بهترین وابستگان خود به همسرى دادم او، اعلم ایشان است و د رحلم و بردبارى بر آنها برترى دارد و در اسلام بر همه پیشى گرفته است".

و در حدیث دیگر میفرماید:

اعلم امتى من بعدى على بن ابى طالب.

"عالمترین امت من على "ع" است" و در حدیث سوم آمده که:

اعلم الناس بالله و بالناس.

"على از همه مردم به خدا و مردم داناتر است".

و در حدیثى دیگر فرمود: اى على تو را هفت خصلت است، یک به یک شمرد و از جمله فرمود:

و اعلمهم بالقضیه.

"تو داناترین مردم به قضا و داورى هستى".

محب الدین طبرى حدیث را در ج 2 ص 193 "ریا" و در ص 78 "ذخایر العقبى" نقل کند و ابن عبدالبر ج 3 ص 4.."استیعاب" که در حاشیه کتاب "اصابه" چاپ شده از عائشه روایت کند که: على داناترین مردم به سنت پیامبر است. و گنجى در ص 19. "کفایه" از ابى امامه، از پیغمبر "ص" آورده که:

اعلم امتى بالسنه و القضا بعدى على بن ابى طالب.

"على دانشمندترین امت من است به سنت و حدیث من و داناترین ایشان در قضا و داورى است بعد از من".

خوارزمى در ص 49 "مناقب" خود، و شیخ الاسلام حمویى در "فراید" باب 18 از سلمان، از پیامبر خدا "ص" روایت نموده اند که:

اعلم امتى من بعدى على بن ابیطالب.

"داناترین مردم بعد از من على "ع" است".

حفاظ و راویان معتبر حدیث از على "ع" نقل کنند که فرمود: به خدا قسم آیه اى نازل نشد مگر اینکه دانستم در چه امرى نازل شده، و براى چه کسى نازل گشته همانا خداوند به من دلى دانا، و زبانى گویا عطا فرموده است.

و باز از رسول اکرم "ص" روایت شده که: حکمت ده جز است، نه جز آن به على "ع" داده شده و یک جز دیگر بین بقیه مردم تقسیم شده است.

سید احمد زینى دحلان در ج 2 ص 337 "الفتوحات الاسلامیه" خود گوید:

خداوند به على"ع" علم زیادى عنایت فرموده و "نیروى" کشف سرشارى:

ابوالطفیل گوید: على "ع" را در حال خطبه خواندن دیدم که مى گفت:

آنچه مى خواهید از قرآن از من سوال کنید به خدا قسم آیه اى در قرآن نیست مگر اینکه میدانم در شب نازل شده یا در روز، در بیابان بوده یا در کوه، اگر بخواهم،. 7. شتر، از تفسیر فاتحه الکتاب فراهم مى آورم.

ابن عباس گوید که: سرچشمه علم رسول خدا "ص" از علم خداست و علم على "رضى الله عنه" از علم پیامبر خدا "ص" است و من علم خود را از علم على "رض" گرفته ام و علم من و اصحاب پیغمبر خدا "ص" در مقابل علم على "رض" به مانند

قطره اى است از هفت دریا. و گفته شده که:

عبدالله بن عباس بقدرى در فراق على گریه کرد که چشمانش کور شد.

و باز ابن عباس نقل کند که: به على نه دهم علم داده شده، به خدا قسم که در یک دهم دیگر هم با مردم شریک است.

معاویه مشکلات علمى خودرا به على مى نوشت و جواب مى خواست و پس از آنکه على "ع" درگذشت، معاویه گفت:

بامرگ على "ع" علم و دانش از کف رفت.

عمر بن الخطاب پیوسته به خدا پناه مى برد از اینکه مشکله اى پیش آید و على براى حلش حاضر نباشد. از عطا سوال شد که: در اصحاب پیامبر خدا "ص" کسى داناتر از على بود؟ گفت: نه. به خدا کسى را داناتر از او سراغ ندارم.

عبدالله بن مسعود روایت کند که، قرآن به هفت حرف نازل شده و هر یک از حروف را ظاهرى است و باطنى، و على "ع" علم ظاهر و باطن قرآن را داراست.

و ما نظیر این احادیثى که در باره علم على نقل شد در کتب حدیث زیاد مى بینیم که اگر آنها را جمع کنند کتاب ضخیمى را تشکیل مى دهد.

الغدیر جلد 3

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد